نمی دانم چه خواهد شد زمان، در ظهر عاشورا
همه باغ جهان گردد خزان در ظهر عاشورا
تمام دشت از خون حسین(ع) آغشته خواهد شد
و از چشمان زینب (س) خون روان در ظهر عاشورا
حسین ابن علی(ع) آندم نماز سرخ خواهد خواند
سر از پیکر جدا گردد اذان، در ظهر عاشورا
یتیمان حرم، پای برهنه در بیابانها
به روی خار صحراها دوان در ظهر عاشورا
به زیر بار سنگین غم هفتاد و دو مظلوم
قد یک خواهری گردد کمان در ظهر عاشورا
اگر چه اسوه ی صبر است اما زینب کبری(س)
به یک باره دهد از کف عنان در ظهر عاشورا
سر مردان رود بالای نیزه، وای از این غصه
و خواهد خورد بر لب خیزران در ظهر عاشورا
حیا در لشکر دشمن، مثال دُرّ نایاب است
گرفته دست بر معجر زنان در ظهر عاشورا
به شوق دیدن بابا سه ساله دختری غمگین
سوی مقتل روان زانو کشان در ظهر عاشورا
دهد از دست دست خویش در راه وفاداری
یل ام البنین(س) آن پهلوان در ظهر عاشورا
هوا گرم است و روی ماسه ها نعش شهیدان است
و سرها روی نی بی سایبان در ظهر عاشورا
حسین ابن علی(ع) را آزمونی سخت در پیش است
و او پیروز از این امتحان در ظهر عاشورا